يكي از لذتهايي ك ديگه نيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
هرچه قدر گشتم لذتي تو زندگيم نداشتنم. تو هم نگرد رفيق
گشتم نبود نگرد نيست

یــکــی از لــذتــایــی کــه دوســـتــــ دارم و تــلـاش مــیــکـنـم داشــتـــه بــاشم ایــنــه کـــه ....
نـــمـــازی کــه تــو خـَــفــا مــیـــخــونــم ، بــهــتـــر و قــشــنــگــتـــر از نــمــازی
کـــه تـــو یـــه جــمــاعــتـــــ یـــا پــیـــش رفــقـــام مــیــخــونــم بـــاشــه.....
مـــالِ مـــن کـــه خــیــلــی فــرق مــیــکــنــه مــالِ شــمــا چــطــور؟؟؟؟

موزیک و ترانه رو دوست دارم
شاد و غمگینش فرقی نمیکنه
چون با حال و روز من یکی!

کم توقع بود
اگه چیزی هم برایش نمی خریدیم ، حرفی نمی زد
نوروز آن سال پدرش برایش یه جفت کفش نو خرید
روز دوم فروردین قرار شد بریم دید و بازدید
تا خانواده شال و کلاه کردند ، علی غیبش زد…
نیم ساعتی معطل شدیم تا آمد
به جای کفش دمپایی پایش بود
گفتم: مادر! کفشات کو؟
گفت: بچه ی سرایدار مدرسه مون کفش نداشت
زمستان رو با این دمپایی ها سر کرده بود
من رفتم و کفشام رو دادم بهش
علی اون موقع دوازده سال بیشتر نداشت

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده ی گزند مباد

سلامت آفاق همه در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

اگر میخواهی خوشبخت باشی ،برای خوشبختی دیگران بکوش،زیراآن شادی که ما به دیگران میدهیم،به دل خود ما بر میگرذد.

یکی از فانتزیام اینه صبح که بیدار میشم خواهرم که 5سال ازدواج کرده خونمون نباشه.کلا عین جارو برقی همه چی رو میخوره.شبم که شوهرش میادخونمون شامو عاشقونه میخورن 2تایی دراز میکشن پای تلوزیون ما هم که کلا هیییییییچیی.عایا امکانش هست روزی اینا خونه ما نیان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
.فکر کنم اون روز اخر دنیاس!تنها فایده ای که ازدواج خواهرم داشته فقط دیگه وسایله منو نمیگرده باز جای شکرش باقیه

کاش پاتوق همون پاتوق قبل میموند وتنهامون نمیذاشت...
کاش یاد میگرفتیم باهم بحث نکنیم...
کاش با حرف هامون دل دوستامون رو نمیشکوندیم...
کاش هیچ وقت حرفی نمیزدیم که داداش کیان شبوتاصبح تو خیابون پرسه بزنه...
کاش هیچ حرفی نمیزدیم که باعث بشه خانم صادقی حالش بدشه وکارش به بیمارستان بکشه...
کاش حرفایی نمیزدیم که سایلار بگه به خاطرش پاتوق نمیاد...
کاش طوری بودیم که داداش امیرطاها از پیشمون نره...
کاش طوری بودیم که لابستر تو پاتوق هم پست بذاره...
کاش یکم به خودمون و رفتارمون و حرفامون توجه میکردیم...
کاش میشد رفتارمون رو حداقل تومحیط مجازی کنترل میکردیم...
کاش قدرهمدیگه و پاتوق و زحمت های خانم صادقی رو میدونستیم...